.منتشر شده توسط شرکت روشمند صنعت نوین متخصص در حوزه اجرای پروژه اتوماسیون صنعتی
جف وینتر از مایکروسافت: با نگاهی مستقیم و سطح بالا به تأثیرات در صنعت وقتی تحول دیجیتال موفقیتآمیز باشد، اساساً شغل همه تغییر میکند. اما چند شرکت برای این کار آماده هستند؟
تحول دیجیتال صنعت در حال حاضر برای کسی موضوع جدیدی نیست. حتی اگر مکانی که در آن کار میکنید هنوز کلیپبوردهایی از تجهیزات برای ورود دستی دادهها به صفحات گسترده داشته باشد (که برای 29 درصد از پاسخدهندگان نهایی به مطالعه اخیر Automation World صدق میکند)، تلفیق مداوم دستگاهها و عملیاتهای بازتر و متصلتر نرم افزار مدیریت به وضوح عملکرد عملیات تولید و پردازش را تغییر می دهد.
این تغییر فقط بر عملیات تولید تأثیر نمی گذارد. بلکه با تجسم و برنامه نویسی دادههای عملیات، که زمانی عمدتاً برای مدیران ناشناخته بود، بر عملکردهای front-office تأثیر میگذارد.
جف وینتر، مدیر صنعت تولید در مایکروسافت، در کنفرانس Inductive Automation’s Ignition Community 2022، گفت: «وقتی تحول دیجیتال [در یک شرکت] موفقیت آمیز باشد، اساساً شغل همه را تغییر می دهد. اما چند شرکت برای این کار آماده هستند؟»
درک دامنه تحول دیجیتال
وینتر گفت که مایکروسافت در بحبوحه دگرگونی دیجیتال، پنج حوزه را برای صنعت مورد توجه قرار می دهد. این حوزه ها عبارتند از:
- تغییر نحوه کار کارکنان
- جذب مشتریان به روش های جدید
- نوآوری برای ارائه خدمات جدید
- ساخت کارخانه های سریع تر و پاسخگویی بالاتر
- ایجاد زنجیره تامین انعطاف پذیرتر
وینتر گفت: «مخرج مشترک هر یک از این حوزههای تمرکز، رشته دیجیتال است. طبق گزارش فوربس، شرکتهای مبتنی بر داده ۲۳ برابر بیشتر از همتایان خود مشتریان جدید به دست میآورند. از آنجایی که اطلاعات بیدرنگ از یک شی فیزیکی (محصول، ماشین یا کل کارخانه) تغذیه میشود، digital twin وضوح باورنکردنی را برای ایجاد محیطی از یادگیری نمایی و سازگاری فراهم میکند. این زمانی کلیدی است که تنها پارامتر ثابت متغیر باشد.»
وینتر، متاورس صنعتی رو به رشد، که توسط digital twin هدایت میشود، به عنوان یک فناوری نوپا میبیند که فناوریهای مختلف مورد استفاده برای ساختن رشتههای دیجیتال را برای صنعت به هم نزدیک میکند. او گفت: «متاورس با همگرایی واقعیت فیزیکی تقویتشده و فضای مجازی پایدار فیزیکی، از واقعیت افزوده گرفته تا اینترنت ایجاد میشود». متاورس digital twin تحت تاثیر استروئیدها است که با کارمندان و مشتریان ارتباط برقرار می کند.
وینتر با اشاره به Anheuser-Busch InBev به عنوان مثال، گفت که این شرکت از فناوریهای بلوک ساختمانی متاورس برای تغییر نحوه عملکرد، مدیریت و تعامل با همه استفاده میکند. او گفت: «ابتکارات کارخانه دیجیتال آنها با مایکروسافت از هوش مصنوعی Azure (هوش مصنوعی)، digital twin و Microsoft Cloud استفاده میکند تا به استاد دمآوری دید بیسابقهای را در فرآیند دمآوری برای ردیابی کیفیت بدهد. همچنین قابلیت مدیریت انرژی داخلی را برای کمک به آنها در دستیابی به اهداف پایداری ارائه میکند، اتوماسیون متعادل کننده خطوط را برای جبران تنگناها در عملیات تولید قوطی ارائه میکند، و امکان تعمیر و نگهداری پیشگیرانه و همکاری از راه دور با کارشناسان را برای اطمینان از عدم توقف زمان فراهم میکند.
یکی از دلایل اصلی تاثیرگذار بودن رشته دیجیتال، تاثیر بالقوه آن بر عملیات اصلی تجارت صنعتی است. “این به طور کامل نحوه تولید، تحویل، مصرف و فروش محصولات را تغییر می دهد.” زمستان گفت. چرخه تحویل در محل فروش به پایان می رسید. سود قبلاً از فروش محصولات حاصل می شد، اما اکنون از خدمات دیجیتالی به دست می آید تا مستقیماً با مشتریان هماهنگ شود. با بازخوردی که به طور مداوم در مورد استفاده مشتریان از محصولات شما در دسترس است، می توان از آن اطلاعات برای بهبود مستمر محصول استفاده کرد و هزینه آن را به روش های مختلف دریافت کرد.
Winter به Rolls-Royce Aerospace و Celli Group به عنوان دو شرکت بسیار متفاوت اشاره کرد که در حال حاضر این کار را انجام می دهند. در مورد Rolls-Royce Aerospace، خدمات Total Care این شرکت به جای فروش موتورهای هواپیما، “قدرت ساعت” را ارائه می دهد – اساساً موتورهای هواپیما را به عنوان یک سرویس ارائه می دهد.
وینتر بر اساس قابلیتهای رشته دیجیتال رولز رویس گفت که نیروی هوایی ایالات متحده قراردادی 2.6 میلیارد دلاری برای ساخت موتورهای جدید B52 به این شرکت اعطا کرده است. توانایی رولزرویس برای توسعه این موتورهای جدید با استفاده از یک محیط مهندسی دیجیتال کامل برای فرآیندهای تأیید و اعتبار سنجی USAF یک جنبه کلیدی پشت برنده شدن این قرارداد بود. وینتر گفت: «رولزرویس تمام الزامات پیشنهاد را برآورده کرد و کار را کاهش داد و در عین حال کارایی را افزایش داد – همه در یک محیط مجازی.
وینتر گفت، Celli Group، که تجهیزات توزیع نوشیدنی را تولید میکند، از فناوریهای PLM (مدیریت چرخه عمر محصول) و IoT (اینترنت اشیا) برای ایجاد «ضمانت هوشمندی که بر اساس دفعات استفاده از محصولشان تغییر میکند» استفاده میکند. توانایی نظارت بر استفاده از تجهیزات در سایت های مشتریان، خرابی تجهیزات را تا 13 درصد، کیفیت را تا 27 درصد بهبود بخشید و هزینه های خدمات را تا 10 درصد کاهش داد. او افزود: «و نکته کلیدی داشتن PLM و IoT به عنوان بخشی از رشته دیجیتال بود که به مشتری گسترش مییابد.
به گفته وینتر، این موضوع میتواند یک تحول چالش برانگیز برای اکثر شرکتها باشد، زیرا مدل قدیمی پول نقد دریافت میکند، اما [در آن مدل] هیچ تضمینی برای استفاده مداوم مشتریان از محصول شما وجود ندارد. او گفت: «ارزش در برقراری ارتباط با مشتری پس از فروش است. با حفظ ارتباط با مشتریان، می توانید:
- دادهها را جمعآوری کنید و بینشهایی ارائه دهید که میتوانید بهعنوان یک سرویس افزودنی هزینه دریافت کنید.
- یک مدل اشتراک ایجاد کنید که در آن مسئولیتپذیری OEM مستمر میشود و با انتقال capex به opex برای مشتری سود بیشتری میبرد.
- قراردادهای مبتنی بر نتیجه را ایجاد کنید، که اساساً نحوه تعامل شما با مشتریان را بر اساس مشوق های تعمیر و نگهداری پیشگیرانه تغییر می دهد.
البته، هر چیزی که یک تولید کننده تولید می کند را نمی توان با موفقیت به محصول به عنوان یک سرویس (PaaS) تبدیل کرد. و ما نمونههایی از این را میبینیم که ممکن است محدودههای زنده بودن PaaS را آزمایش کنند.
یکی از کلیدهای موفقیتآمیز PaaS برای OEMها، تمرکز بر روی چیزهایی است که میتوان از طریق سرویس بهبود داد، نه هزینه اختیاری برای استفاده از یک ویژگی داخلی.